روز تولد بابایی هورااااااااااااا و اولین شیطونی دخملمون که از رو شکم دیدم.
10
9
8
نمیدونم چی بنویسم
سلام نی نی جون. نمیدونم چی بنویسم.امروز تولد اقا امام رضا(ع) هست.مامانی ، هم دلم گرفته و هم نه. عزیزم مامانی تحت درمانم.فقط از خدا میخوام که زودتر جواب همه ازمایشها اماده بشه و همچنین من و بابا سالم سالم باشیم. از خدا میخوام که همه مریضها رو شفا بده. از خدا میخوام که همه کسایی که ارزوی مادر شدن رو دارن به زودی دامنشون و سبز کنه. از خدا میخوام که این سرماخوردگی که 3 ماهه تو بدنمه زودتر بره و دیگه برنگرده. از خدا میخوام که سلامتیمو کامـــــــــــــــــــــــــــــــــــل بهم برگدونه. امین. ...
نویسنده :
mamanobaba
16:10
7 مرداد سومین سالگرد ازدواج من و عشقم
دکتر
سلام مامانی جونم.سلام جیگرم. ببین کار من و بابایی به کجاها کشوندی.قربونت برم.راضیم به رضای خدااااااااااااا. جیگر من میدونی امروز چه روزی بود؟ روز سالگرد ازدواج من و بابایی.هورااااااااااااااااااااا. من و بابایی امروز رفتیم دکتر.من خیلی منتظر این روز بودم.بلاخره از راه رسید. اقای دکتر هم برای مامانی کلــــــــــــــــــــی ازمایش نوشته و عکس رنگی. وایـــــــــــــــــــی مامانی فکرشم نمیکردم که کارم به اینجاها برسه. ولی من به خاطر شما جیگر طلا هر کاری میکنم تا سالم بیای تو دلم. دوستت داریم.یه دنیاااااااااااااااااااااااااا. ...
نویسنده :
mamanobaba
20:32
خوش شانسی
سلام نینی گلم.خوبی همه چیزم؟ بعد از دومین سقطم خیلی سر درگم بودم که پیش کی برم دکتر و کلی پرس و جو کردم.البته پرس و جوهام مال قبل بود. بین 2 تا دکتر شدیدا مونده بودم سر دوراهی. دکتر محسن معینی یا دکتر بزرگ علوی. که هر دو هم از پزشکهای حاذقی هستن. دکتر بزرگ علوی رو دیده بودم.چون همون موقع که من و بابایی تصمیم گرفته بودیم که یه فرشته رو زمینی کنیم رفته بودیم پیشش.ولی اون موقع خیلی زود بوده برای رفتنمون و دکتر بهمون گفت هر وقت بعد از 3 ماه فرشتتون نیومد بیایید پیش من. ولی دکتر معینی رو اصلا ندیدم فقط عکسشو دیدم.به نظر مهربونه. تعریفشو خیلــــــــــــــــــ...
نویسنده :
mamanobaba
14:48